عشق و بهانه از تو. عشق و بهانه از تو. ناز و نوازش از من. قهر و گلایه از تو. آشتی و سازش از من. یه قلب ساده از تو. عشق و علاقه از من. ریشه و ساقه از من. ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺯﻧﮓ ﻫﺎﯼ ﻏﯿﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮﻩ. ﺟﻤﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺠﯿﺐ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻏﺮﯾﺐ. ﯾﻌﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺭوﻥ ﺑﺒﺎﺭﻩ ﻭ ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩ ﺑﺎﺷﻪ.

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست. پسری دختر زیبایی دید و شیفته اش شد . چند ساعتی در طول خیابان با هم قدم زدند. که ناگهان بنز گران قیمتی جلوی پایشان. خوش گذشت ولی نمیتوانم تا ابد پیاده. راه بروم بای بای! سپس سوار ماشین شد . خانم من راننده این آقا هستم .

گاه دلتنگ میشوم دلتنگ تر از همه دلتنگی ها. گوشه ای مینیشینم و حسرت هارو میشمارم. باختن ها و صدای شکستن هارو. نمیدانم من کدامین امید هارا نا امید کردم و کدام خواهش را نشنیدم و به ام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که این چنین دلتنگم. گریه یادته یه روزی بهم گفتی هروقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکاتو ببینه وبهت بخنده.